حرف بزنید.

حرف زدن قدرت است ، لطفا حرف بزنید .

حرف بزنید.

حرف زدن قدرت است ، لطفا حرف بزنید .

  • ۱
  • ۰

متن زیر نوشته آقای مصطفی فعله گری در هفته نامه پنجره شماره 210 می باشد .

بازی بردگان بورژوازی

  قلیان... فوتبال... سیگار... چیپس... ناسزا... قرمز... آبی... همه‌جا قلیان‌سرا... همه‎جا سیگار... همه‌جا زمین فوتبال... همه‌جا ناسزاگویی فوتبال‌زده‌ها به همدیگر... مجری‌‎های تلویزیونی ایرانِ فردوسی و ابن‌سینا و مولوی، هر بحثی را به زمین و پا‎های ضربه‌زننده فوتبالیست‌‎ها پیوند می‌زنند: کشاورزی، انرژی هسته‌ای، هنر سینما، صنعت خودرو، کارآفرینی و اگر بتوانند آیین و مذهب را، روانه مثال‌‎های فوتبالی می‌کنند. همه‌جا، زد و خورد فوتبالی. همه‌جا شکست یا پیروزی  و استقلال یا وابستگی تیمی فوتبال‌زده‌ها.

بردگان مدرن،‌ هوادار می‌خواهند. بردگان پول، پول و پول. بردگان بورژوازی سده نوزدهم مسیحی، سالخورده و جوان، در زمین فوتبالی به گستردگی جهانی پر از آز و نیرنگ، اخلاق‌گریزی و فرهنگ‌ستیزی، می‌دوند و عرق می‌ریزند تا توپ ناسزا‎های زننده‌شان را در چارچوب دروازه هستی بردگان رویاروی خویش فروبکوبند.

انیمیشن‌‎های ایرانی هم پر از حرافی‌‎های فوتبالی. در دورترین شهر‎های ایران، استادیوم فوتبال. در شهر‎های بزرگ اما، جای خالی کتابفروشی و کتابخانه و خانه‌‎های دانش، هنر و فرهنگ. جای خالی کتاب را قلیان و سیگار پر کرده است. جای خالی خانه‌‎های دانش و ادبیات و اندیشه‌ورزی را قلیان‌خانه‌ها، فوتبال‌کده‌ها و پهنه خودنمایی و تندخویی فوتبالی و افسردگی قلیانی‎ـ‌‎سیگاری پر می‌کند. همه‌جا، گریه فوتبالیست‌‎های شکست‌خورده، ستیز خانواده‌‎ها با همدیگر، بر سر هواخواهی از بردگان پول و دارایی‌‎های بادآورده. قرمز و آبی و سیاه و صورتی و بنفش و سفید. همه‌جا کتابفروشی‌‎های بی‌درآمد. همه‌جا دهان‌‎های کف‌کرده فوتبال‌زده‌ها. خانواده‌‎های بی‌کتاب، ثروت‌‎های فوتبالی بی‌حساب، سکته فرهنگ و سکته اخلاق. فرهنگ‌سرا‎های بی‎چشم و چراغ. عشق سیگار و عشق فوتبال و عشق خودرو‎های میلیاردی، نوشیدن جام‌‎های پیاپی جهانی، لبریز از خون داغ. همه‌جا خون بردگان رومی. همه‌جا خون بازیکنان میدان جنگ‌‎های گلادیاتوری. همه‌جا فوتبال و قلیان و سیگار. برزیل و بولیوی و یونان. شورش کارگران و بیکاران. کار و عدالت و نان. بودجه‌‎های میلیاردی، در جیب مافیای برده‌فروشان. همه‌جا، توپ گرد و نیزه و دشنام. شمارگان ترسناک سیگار، در برابر نوجوانان. خستگی خرد، دلمردگی ورزش، مرگ تختی جهان‌پهلوان. مبلغان شهوت دلار و مارک و تومان. همه‌جا قلیان و بی‌کارگی و تحمیق. دود سیگار و پیراهن این تیم و مدل‌‎های موی بر سر بردگان. کتاب و اندیشه و تئاتر و هنر و دانش همگانی، فراموشان. پاینده باد بودجه‌‎های هنگفت یک جنگ بی‌امان. همه‌جا ناله و آه نوباوگان، در میانه دود و قل‌قل قلیان. کوچ نخبگان و گوشه‌نشینی فرزانگان. جان برای فوتبال و جان فدای قلیان. مدیران شیفته فوتبال و مسئولان حذف قلیان. تیر هشدار آرش، شکسته در پرسش تلخ کمان. قحطی زورخانه‌‎ها و فریدون و سام و نریمان. خوش باد جیب تیم‌‎های رنگ به رنگ بردگان. پر باد از پیر و جوان، خانه‌‎های آموزش فوتبال و کشیدن قلیان. تیراژ کتاب‌ها، 500 هزار. تیراژ سیگار و قلیان، میلیونی و چند صد هزار. لرزش تن فردوسی و حافظ و نیما، در گور. چشم مخالفان سیگار و فوتبال بردگان، کور!

   مصطفی فعله‌گری


  • محسن گرگانی
  • ۱
  • ۰

 در این پست فیلمنامه و مشخصات فیلم فارست گامپ را قرار داده ایم .

دانلود فیلمنامه فارست گامپ

فارست گامپ (Forrest Gump) فیلمی آمریکایی به کارگردانی رابرت زمکیس محصول سال ۱۹۹۴ پارامونت پیکچرز است. فیلم برپایهٔ رمانی به همین نام اثر وینسنت گروم ساخته شده است.

فارست گامپ یک موفقیت عظیم تجاری بود به طوری که در مجموع توانست ۶۷۷ میلیون دلار در گیشه جهانی کسب کند و تبدیل به پرفروش‌ترین فیلم آمریکا در آن سال شود.

فارست گامپ نامزد دریافت ۱۳ جایزهٔ اسکار شد و از این تعداد ۶ جایزه را شامل جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین جلوه‌های ویژه، بهترین کارگردانی و جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای تام هنکس را بدست آورد. در لیست ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما در سایت IMDB این فیلم در رتبه ۱۵ قرار دارد.

داستان
فارست گامپ (تام هنکس)، مرد ساده‌دلی است که در ایستگاه اتوبوسی منتظر نشسته‌است. با آمدن خانمی، خود را معرفی می‌کند و داستان زندگیش را تعریف می‌کند. فارست کودکی با بهرهٔ هوشی پایینتر از همسالانش است و تمام دنیایش مادرش (سالی فیلد) که حوادث اطرافش را با زبانی ساده برایش توصیف می‌کند. او در کودکی مجبور به استفاده از اسکلت و داربست فلزی بود که به پایش بسته می‌شد. بچه‌های همسالش او را دوست نداشتند. اما یکی با او همبازی شد: جنی. طی حادثه‌ای، آن اسکت مزاحم فلزی در هم می‌شکند و توانایی فارست در دویدن پدیدار می‌شود. فارست که حالا بالغ شده در راگبی به افتخار می‌رسد. جنی جوان (رابین رایت پن) که هرگز از مهر پدر الکلی‌اش بهره‌ای نداشته، آرزو دارد خوانندهٔ کانتری شود. او دختر سر به راهی نیست و حتی در یک بار نامناسب خوانندگی می‌کنند. در روزهای جنگ با ویتنام، فارست به ارتش می‌پیوندد. هنگام خداحافظی، جنی از فارست می‌خواهد شجاع نباشد و هر وقت خطری بود فقط فرار کند. فارست در دورهٔ آموزشی ارتش، دوستی به نام بوبا (میکلتی ویلیامسون) پیدا می‌کند. او جوان سیاهپوست ساده‌دلی است که آرزو دارد خانوادهٔ فقیرش را با صید میگو به وضع بهتری برساند. آنها به ویتنام اعزام می‌شوند و تحت فرماندهی سرگرد دن تیلور (گری سینایس) قرار می‌گیرند. در یکی از حملات، نیروهای آمریکا بشدت بمباران می‌شوند. با فرمان فرماندهش، فارست شروع به دویدن می‌کند و ناگهان به یاد بوبا می‌افتد. او باز می‌گردد تا بوبا را پیدا کند اما هر بار یک مجروح دیگر را می‌یابد و او را تا کرانهٔ رودخانه می‌رساند، از جمله سرگرد دن را. بالاخره بوبا را در حالیکه بشدت زخمی است می‌یابد. بوبا می‌میرد و فارست زخمی جزئی برداشته ولی سرگرد دن هر دو پایش را از دست می‌دهد. دن بخاطر آنکه تا آخر عمر فلج است و با افتخار نمرده و گمان می‌برد فارست نگذاشته به سرنوشتش برسد از او خشمگین است. فارست مدال افتخار می‌گیرد و در دوران نقاهت استعدادش در پینگ‌پنگ شکوفا می‌شود. در حالیکه او به مسابقات جهانی می‌رود و یکی یکی پله‌های افتخار را طی می‌کند زندگی جنی هر روز در سراشیبی است. اعتیاد و روابط ناسالم، جوانی و زندگی جنی را می‌رباید. فارست سرگرد دن را با خود همراه می‌کند تا به آرزوی بوبا جامهٔ عمل پوشاند. او اسم قایقش را جنی می‌گذارد و موفق می‌شود یکی از بی‌نظیرترین صیدهای میگو را انجام دهد، چنانکه عکسش بر جلد مجله‌ها برود. ولی او فقط دنیای کوچک خودش را می‌خواهد دنیایی که تمام وسعتش آغوش مادر و داشتن جنی است.

این فیلم همزان با فیلم موفق رستگاری در شاوشنک (در یک سال) ساخته شد و تقریباً در تمامی جایزه های اسکار با این فیلم رقیب بود. فارست گامپ در همه رقابت ها پیروز شد و در این سال رستگاری در شاوشنک موفق به کسب هیچ جایزه ای نشد. هر چند که بعد ها در لیست ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما در سایت IMDB رستگاری در شاوشنک در رتبه ۱ و فارست گامپ در رتبه ۱۵ قرار گرفت.

بازیگران
    تام هنکس (فارست گامپ)      رابین رایت پن (جنی کوران)      گری سینایس (ستوان دن تیلور)     سالی فیلد (خانم گامپ)      میکلتی ویلیاتمسون (بوبا)      مایکل کونر هامفری (کودکی فارست)      هانا هال (کودکی جنی کوران)      هالی جوئل آزمنت (کودکی فارست گامپ)

جایزه‌ها
    برندهٔ جایزه اسکار بهترین فیلم
    برندهٔ جایزه اسکار بهترین کارگردانی برای رابرت زمکیس
    برندهٔ جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامهٔ اقتباسی برای اریک راث
    برندهٔ جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای تام هنکس
    برندهٔ جایزه اسکار بهترین تدوین فیلم برای آرتور اشمیت
    برندهٔ جایزه اسکار بهترین جلوه‌های ویژه


  • محسن گرگانی
  • ۱
  • ۰

  لینک دانلود مجموعه شعر دری به خانه خورشید از سلمان هراتی


زندگی نامه سلمان هراتی


سلمان هراتی در سال ۱۳۳۸ در روستای مرزدشت تنکابن مازندران در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. درس‌های ابتدایی تا پایان دوران متوسطه را در زادگاهش خواند. سپس در دانشسرای راهنمایی تحصیلی پذیرفته شد و پس از دو سال در رشتهٔ هنر، مدرک فوق دیپلم اخذ کرد. وی پس از پایان تحصیلات در یکی از مدارس روستاهای دور لنگرود مشغول تدریس شد.

تخلص او در اشعارش «آذرباد» بود و در شعرهایش میتوانیم تاثیر از سهراب سپهری و فروغ فرخزاد را نگاه کنیم او حتی یکی از شعرهایش را تقدیم به سهراب سپهری کرده بود دوستی او با سیدحسن حسینی و قیصر امین‌پور زبانزد است ، سیدحسن حسینی بعد از مرگ سلمان یکی از بهترین آثار ادبیش یعنی کتاب "بیدل ، سپهری و سبک هندی" را تقدیم به او کرد و قیصر امین پور هم کلیات او را منتشر کرد. سلمان هراتی به عنوان شاعری دگراندیش به حساب میآید.

ویژگی های شعر سلمان

سلمان هراتی از شاعارن بنام عصر انقلاب است که زبان و اندیشه و دیدگاه نوینی در اشعارش جلوه گر است شعر سلمان با تصاویر بدیع از طبیعت و حالات درونی انسان  ارتباط با خدا ، ویژگی خاص و لحن مختص به خود است .

زبان شعر او صمیمی و ساده است او تمام صداقت و صمیمیت خود را در قالب شعر هایش میریخت .شعر او در عین ارتباط داشتن تنگاتنگ با طبیعت و راز و نیاز با خدا دارای مضمونی اجتماعی و پر شور است .

شعر سلمان از نظر لحن و بیان تصاویر طبیعت و زندگی و سادگی گفتار ، شباهت هایی با شعر سهراب دارد ، سلمان در ثالبهای گوناگون شعر سروده است اما بیشترین سروده های او در قالب شعر منثور - شعر سپید - است .
در اشعار او تاثیرهایی از شاعرن مطرح معاصر دیده میشود که البته تقلید گونه نیستو در خلال زبان شعر او اصالت و خلاقیت شاعر در آ،رینش تصاویر و اندیشه و نوگرایی ذهن و زبان او هویداست.

شعر سلمان

خواننده شعرهای سلمان هراتی، در وهله نخست بیش از هر چیز با ایدئولوژی شاعر مواجه می شود. بیشتر اشعار سلمان، مستقیم یا غیر مستقیم به بازگویی جهان بینی، اعتقادات و برداشت های اجتماعی و سیاسی او می پردازد. سلمان هراتی شعر را برای ادای تعهد اجتماعی و حتی گاه سیاسی خود می داند. آنجا که سلمان از وطن می گوید، منظورش ایران معاصر است و در وصف آن، نه به تاریخ سرک می کشد و نه مختصات فرهنگ ملی را برجسته می کند، بلکه از ایرانی سخن می گوید که نام خیابان هایش را شهیدان برگزیده اند، بهشت زهرایی دارد که آبروی زمین است، میزبان حضرت امام رحمه الله بوده و به واسطه جنگ، چندین تابستان است که در خون و آفتاب می رقصد.

زبان شعر سلمان

زبان شعر سلمان هراتی، زبان شعر انقلاب است. او را می توان از تأثیرگذارترین شاعران در حوزه زبان این دوره دانست. کمتر خواننده ای است که در ارتباط برقرار کردن با شعر سلمان به مشکل بیفتد. در شعر او، کلمات طوری در کنار هم چیده شده اند که هیچ کدامشان برای بقیه غریب نیست. سلمان در شعرهای نو خود ثابت کرده که توانایی بهره گیری از عامیانه ترین لغات را دارد. البته 27 سال سن و 10 سال شاعری، زمان اندکی برای هراتی بود تا زبان شعر خود را بارور کند و شعرهای جدید بیافریند.

شاعر شعر جنگ

زنده یاد سلمان هراتی، جزو پانزده شاعر برگزیده بیست سال شعر جنگ است که در سال 1379 معرفی شد. او یکی از شاعران برجسته و توانا در عرصه انقلاب و شعر جنگ است که خیلی زود انقلاب را درک و آن را در اشعارش منعکس کرد. شعر سلمان، سرشار از عشق، ایمان و خلوص است که ارزش های بی بدیل هویت انسانی را نشان می دهد. در شعر او جنگ عنصری ضدبشری و ویران کننده نیست، بلکه زیبا و واجب است و رنگ دفاع مقدس به خود می گیرد:

وقتی که از هوای گرفته بودن.
به سمت جبهه می آیی.
تمام تو در معیت آفتاب است.
زیر کسای متبرک توحید.

نگاه معنوی

پیوند مسائل اجتماعی با دنیای انتزاعی، نقطه عطفی در شعر متعهد بعد از انقلاب است. نگاه معنوی به موضوعات اجتماعی، در شعر سلمان هراتی به اوج خود می رسد.این نوع نگاه، شعر سلمان را سرشار از امید و بشارت کرده است. او در شعرهایش به مردم آینده ای درخشان را نوید می دهد. این بشارت و امید از سرچشمه باوری است که سلمان به انقلاب اسلامی دارد. از این رو چنین می سراید:

دیروز اگر سوخت ای دوست غم  برگ و بار من و تو‌‌
امروز می آید از باغ  بوی بهار من و تو
دیروز درغربت باغ  من بودم و یک چمن داغ
امروز خورشید در دشت  آیینه دار من و تو

شعر اعتراض و هشدار

پس از گذشت چند سال از پیروزی انقلاب اسلامی، رفته رفته ناکامی ها و نامرادی ها که معلول عواملی چون از یاد رفتن برخی از ارزش ها بود، نمایان شد. شعر اعتراض سلمان، زورگویان و زراندوزانی را مورد خطاب قرار می دهد که بدون توجه به مفاهیم و ارزش های انقلاب، در پی منافع خویش هستند.

چرا سهم عبداللّه
جریب جریب زحمت است و حسرت
و سهم ناصرخان
هکتار محصول است و استراحت؟...
ما در مقابل آمریکا ایستاده ایم
اما چرا هنوز کیومرث خان خرش می رود
عبدالله با داس
هر شب چند خوک سر مزرعه می کشد
اما وقتی ارباب می آید، مجبور است تعظیم کند
چرا عبدالله مجبور است به این خوک تعظیم کند؟...


آثار :
    از آسمان سبز (مجوعه شعر  1365).
    دری به خانهٔ خورشید (مجوعه شعر 1368).
    از این ستاره تا آن ستاره (شعر برای کودکان 1367)
 
سجاده ام کجاست
می خواهم از همیشه ی این اضطراب برخیزم
این دل گرفتگی مداوم شاید،
تأثیر سایه ی من است،
که این سان گستاخ و سنگوار
بین خدا و دلم ایستاده ام.
سجاده ام کجاست؟

  پیش ازتو آب معنی دریا شدن نداشت                 شب مانده بود و جرئت فردا شدن نداشت
بسیار بود رود در آن برزخ کبود                      اما دریغ زهرهٔ دریا شدن نداشت
در آن کویر سوخته، آن خاک بی بهار                حتی علف اجازهٔ زیبا شدن نداشت
گم بود درعمیق زمین شانهٔ بهار                      بی تو ولی زمینهٔ پیدا شدن نداشت
دلها اگر چه صاف ولی از هراس سنگ             آیینه بود و میل تماشا شدن نداشت
چون عقده‌ای به بغض فرو بود حرف عشق        این عقده تا همیشه سر وا شدن نداشت

 کنار شب می ایستم
چشم بر شمد سورمه ای آسمان می اندازم
ستاره ها
با نخ نور گلدوزی شده اند
و من می شنوم زمزمه درختان را
- «چه ملایمت خنکی!
من آبستن یک شکوفه ام
که همین تابستان گلابی می شود.»
کنار شب می ایستم
شب از تو لبریز است
من در دو قدمی تو
در زندان قزاق گرفتارم

  • محسن گرگانی
  • ۱
  • ۰

در این فیلم فیلمنامه و مشخصات فیلم آقای ریپلی با استعداد (THE TALENTED MR RIPLEY) را قرار داده ایم .


دانلود فیلمنامه آقای ریپلی با استعداد (THE TALENTED MR RIPLEY)


آقای ریپلی بااستعداد (The Talented Mr. Ripley) نام فیلم تریلر روانشناسانه ای است بر اساسِ رمانی با همین نام نوشتهٔ پاتریشیا های اسمیت که در سال 1999 به کارگردانی آنتونیو مینگلا ساخته شد. این فیلم موفق شد در ۵ رشته، از جمله بهترین موسیقی فیلم، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد کاندیدای جایزه اسکار شود.

این فیلم همچنین در ۷ رشته کاندیدای جایزه بفتا شد که از آن میان فقط جود لا توانست به‌عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جایزهٔ بفتا (2000) را از آنِ خود کند.


مدت زمان فیلم            139 دقیقه

نویسنده و کارگردان     آنتونیو مینگلا

تهیه کننده                  ویلیام هوربرگ تام استرنبرگ

بازیگران : مت دیمون ، جود لا ، گوئینت پالترو ، کیت بلانشیت ، گابریل یارد

خلاصه داستان

نیویورک، سال ۱۹۵۸. ̎تام ریپلی̎ (دیمن) در اثر یک سوء تفاهم توسط ثروتمندی آمریکائی به‌نام ̎آقای گرین‌لیف̎ (ربهورن) استخدام می‌شود تا پسرش، ̎دیکی̎ (لا) را از زندگی هرزه و بی‌کارگی در ایتالیا نجات دهد و به آمریکا بازگرداند. در راه، ̎تام̎ با دختر ثروتمندی به‌نام ̎مردیت̎ (بلانشیت) آشنا می‌شود و خودش را ̎دیکی گرین‌لیف̎ معرفی می‌کند. در ایتالیا ̎تام̎ و ̎دیکی̎ با یکدیگر دوست می‌شوند. ̎دیکی̎ با نویسنده‌ای آمریکائی به‌نام ̎مارج̎ (پالترو) زندگی می‌کند و با دختری بومی به‌نام ̎سیلوانا (روکا) نیز رابطه دارد. آرام‌آرام احساسات نیمه هم‌جنس دوستی ̎تام̎ نسبت به ̎دیکی̎ برانگیخته می‌شود. ̎سیلوانا̎ که از ̎دیکی̎ باردار شده، خودش را غرق می‌کند. در این بین ̎دیکی̎ که از مصاحبه ̎تام̎ خسته شده، او را از خود می‌راند. در طول یک سفر با قایق موتوری بحثی بین این دو در می‌گیرد و ̎تام̎، ̎دیکی̎ را می‌کشد و به ̎مارج̎ می‌گوید که ̎دیکی̎ تصمیم گرفته به رم برود. با پیدا شدن سروکلهٔ دوست قدیمی ̎دیکی̎، ̎فردی مایلز̎ (هافمن) اوضاع به‌هم می‌ریزد چون ̎تام̎ همه‌جا خودش را ̎دیکی گرین‌لیف̎ معرفی کرده است. او ̎فردی̎ را نیز می‌کشد. پلیس به ̎تام̎ مظنون می‌شود اما سرانجام ̎تام̎ از خطر می‌گریزد. ̎تام̎ در رم دوباره به ̎مردیت̎ بر می‌خورد و با تردستی از یک شخصیت به شخصیتی تغییر حالت می‌دهد. وقتی ̎مارج̎ حلقه‌اش را نزد ̎تام̎ پیدا می‌کند از گناه کار بودن او مطمئن می‌شود. کارآگاه خصوصی که از سوی پدر ̎دیکی̎ استخدام شده، راز خودکشی ̎سیلوانا̎ را برملا می‌کند. پدر ̎دیکی̎ که از شخصیت منفی پسرش منزجر و ناامید شده، از جست‌وجو دست بر می‌دارد و به آمریکا باز می‌گردد. ̎تام̎ که حالا دل‌باختهٔ دوست ̎مارج̎، ̎پیتر̎ (داونپورت) شده با کشتی به سوی آمریکا می‌رود. ̎تام̎، ̎پیتر̎ را می‌کشد...


● ادامهٔ تلاش مینگلا در باز آفرینی حماسی داستان‌هائی که برای ساخت برمی‌گزیند، به یکی از رمان‌های های‌اسمیت ختم می‌شود. آقای ریپلی با استعداد که با همین نام مینگلا آن را تصویر می‌کند، رمانی است که در سال ۱۹۵۵ نوشته شده و همانند دیگر آثار های‌اسمیت در مقاطع مختلف به‌گونه‌های مختلف مورد اقتباس قرار گرفته است (از جمله با نام آفتاب سوزان، توسط رنه کلمان در ۱۹۵۹، با همکاری آلن دلون و موریس رونه) اما بی‌هیچ تردیدی حاصل کار مینگلا پذیرفتنی‌ترین و بهترین اقتباس از روی این اثر است. آقای ریپلی... در دو وجه قابل بررسی است. یکی، ویژگی‌های کار خود مینگلا در مقام فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان است. او همهٔ آن‌چه را که های‌اسمیت در داستانش به شکلی عیان بازگو کرده، به لایه‌های زیرین شخصیت‌هایش منتقل کرده؛ به‌طور نمونه نگاه کنید به فصلی که ̎تام̎ تصمیم به از میان برداشتن ̎دیکی̎ می‌گیرد. در اجرا، ̎تام̎ تبدیل به عاملی شده که هیچ نشانی از انجام فعل در آن به چشم نمی‌خورد. تصمیم گرفته می‌شود و بعد، ما ـ مخاطب ـ حاصل آن تصمیم را می‌بینیم. برای همین است که در فیلم نه نشانی از خشونت عیان داستان اصلی هست و نه تأکیدهای فراوان های‌اسمیت بر موضوع جنسیت که یکی از مایه‌های همیشگی مورد علاقهٔ او بوده است. در وجه دیگر آن‌چه وقاری غیر قابل تصور به فیلم بخشیده، تیم بازیگری فوق‌العادهٔ کار است. دیمن خود ̎تام ریپلی̎ است و لادر حضور نه چندان طولانی‌اش، کاملاً تأثیرگذار است، اما دو بازیگر زن فیلم هستند که آن وقار را پدید می‌آورند. پالترو و بلانشیت در تصویر کردن دو زن از یک طبقهٔ قبلی‌شان ـ شکسپیر عاشق (جان مادن، ۱۹۹۸) و الیزابت (شکهار کاپور، ۱۹۹۸) ـ هم‌زمان کاندیدای دریافت اسکار هم می‌شوند. کار یارد در بازآفرینی موسیقی دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ و البته بازخوانی ترانهٔ کلاسیک ̎والنتاین عزیزم̎ توسط خود دیمن از دیگر شاخه‌های آقای ریپلی بااستعداد هستند.



  • محسن گرگانی
  • ۱
  • ۰

در این پست فیلمنامه و مشخصات فیلم در بروژ (IN BRUGES) را برای شما قرار داده ایم.


دانلود فیلمنامه در بروژ (IN BRUGES)


در بروژ (In Bruges) فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مارتین مک دونا محصول سال ۲۰۰۸ بریتانیا و آمریکا است. در این فیلم، کالین فارل و برندان گلیسون در نقش دو قاتل مخفی بازی می‌کنند و رالف فاینس رئیس آن‌هاست. اتفاقات فیلم در شهر بروژ در کشور بلژیک رخ می‌دهد.

داستان

دو گنگستر به نام‌های ری و کن به دستور رئیسشان هری به شهر بروژ در بلژیک می‌آیند.هر چند که هنوز ماموریت آنها مشخص نشده‌است.آنها چند روز در بروژ می‌مانند.کن پیر از به بروژ آمدن خشنود است.ولی ری فکر می‌کند که بروژ جای مزخرفی می‌باشد.( ارجاع بسیار مشابهی به فیلم هفت.در آنجا با دو پلیس این طوری طرف بودیم.)

ری در بروژ عاشق دختری به نام کلوئه می‌شود و وقتی می‌روند که شام بخورند، هری به کن که تنها مانده تلفن می‌زند و می‌گوید که آنها برای چی به بروژ آمده‌اند.در گذشته ری تصادفاً به یک کودک شلیک کرده بود.از این اتفاق هم ناراحت بود.وقتی این خبر به گوش هری رسید، او برنامه قتل ری را ریخت.حالا هری به کن می‌گوید که طبق پایبندهای اخلاقی او هرکس که کودکی را بکشد، باید بمیرد.او به کن دستور قتل ری را می‌دهد.

در پایان کن به ری می‌گوید که تمام دلیل آمدن به بروژ قربانی کردن اوست.او ری را با قطار به انگلستان می‌فرستد هرچند که ری باز می‌گردد.کن به هری می‌گوید که ری فرار کرده‌است.هری عصبانی شده و به بروژ می‌آید و به کن تیراندازی می‌کند.کن نیمه جان خودش را از بالای برج پرت می‌کند.ری که تازه به بروژ برگشته بود و با کلوئه داشت زیر برج غذا می‌خورد جسد کن را می‌بیند.هری نیز ری را دیده و بدنبال او می‌افتد.سپس هری، به ری سه گلوله شلیک می‌کند.اما یکی از گلوله‌ها به مرد کوتاه قامتی اصابت می‌کند و هری به اشتباه فکر می کندکه کودکی را کشته است و طبق پایبند اخلاقی خود، خودش را می‌کشد.

مدت زمان فیلم              107 دقیقه

نویسنده و کارگردان       مارتین مک دونا

تهیه‌کننده                    گراهام برودبنت ، پیتر سزرنین

بازیگران

براندن گلسون      کن.
کالین فارل            ری.
رالف فاینس          هری.
کلیمانس پوزی     کلوئه.
جوردن پریتیس     جیمی کوتوله.

فیلم برنده بهترین فیلمنامه اورجینال در جوایز بفتا شده‌است.

  • محسن گرگانی
  • ۱
  • ۰

در این پست دانلود فیلمنامه نوک برج و لیست عوامل و خلاصه آن را قرار داده ایم .


دانلود فیلمنامه نوک برج


کارگردان     کیومرث پور احمد

نویسنده     سروش صحت

تهیه کننده   سید غلامرضا موسوی

آهنگساز    فریبرز لاچینی

 گروه بازیگران

محمدرشا فروتن ، نیکی کریمی ، امیرحسین صدیق ، غلامرضا طباطبایی ، لیلی رشیدی ، بابک انصاری ، مینا حسین آبادی

این فیلم محصول سال 1384 می باشد.

خلاصه داستان :

 امیر که عاشق دختری شده ولی خانواده دختر رضایت نمیدهد، برج نیمه ساز پدرش را برای خودکشی انتخاب می کند. در این میان مهندس صدری، همکار پدرش، وارد ماجرا می شود تا رضایت خانواده دختر را جلب نماید. اما غافل از اینکه دکتر اخوان، خواهر دختر، مانع این ازدواج است. تقابل دکتر اخوان و مهندس صدری آغازگر ماجرای عجیب و غریبی است که …





  • محسن گرگانی
  • ۱
  • ۱

در این پست فیلمنامه گل یخ را برای دانلود شما عزیزان قرار داده ایم .


دانلود فیلمنامه گل یخ


نویسنده و کارگردان   کیومرث پور احمد

تهیه‌کننده                 غلامرضا موسوی

موسیقی                  فردین خلعتبری


گروه بازیگران

محمدرضا گلزار           عباس - کیوان کامیاران

الناز شاکردوست        ترگل

آلما اسکویی              خاطره

گوهر خیراندیش          کوکب

ویشکا آسایش           مرجان


حمید حامی به عنوان خواننده اهنگهای من و گنجشکهای خونه ، غم تنهایی در این فیلم می خواند.


خلاصه داستان :

ترگل که زندگی خانوادگی خوبی ندارد دلبسته ی عباس است، اما پدرش با ازدواج آن ها مخالف است ترگل از خانه می گریزد و با عباس ازدواج می کند. عباس که قصد دارد برای کار به جزیره کیش برود، ترگل را نزد مادرش به روستا می فرستد. اما بر اثر زلزله، روستا ویران می شود و مادر می میرد. جستجوهای عباس برای یافتن ترگل به ثمر نمی رسد و فکر می کند ترگل مرده است، در حالی که او بر اثر ضربه ای دچار فراموشی شده است. او در محل کارش با زنی ثروتمند به نام مرجان آشنا می شود. از سوی دیگر ترگل با زنی تنها به نام کوکب آشنا می شود و چون هر دو تنها هستند با هم زندگی می کنند. در همین مدت خاطره دختر ترگل به دنیا می آید اما او همچنان گذشته اش را به خاطر نمی آورد. عباس که حالا نامش را به کیوان کامیاران تغییر داده روابطش با مرجان صمیمی تر شده و قصد ازدواج دارند. کیوان به عنوان بازیگر اصلی یک فیلم انتخاب می شود. او نقش پدری را دارد که باید دختربچه ای نقش دخترش را بازی کند. خاطره نیز که حالا هفت سال دارد و علاقه ی زیادی به کیوان دارد به اصرار مادرش را وامی دارد او را برای آزمایش بازیگری ببرد. خاطره در آزمایش قبول و در جریان فیلمبرداری به تدریج رابطه ی صمیمانه ی کیوان و خاطره بیشتر می شود. کیوان که حالا به خانه ی خاطره رفت و آمد دارد ترگل را می شناسد، اما ترگل همچنان دچار فراموشی است تا درنهایت بر اثر یک اتفاق گذشته اش را به یاد می آورد.اما این بار حاضر به بخشیدن کیوان نیست و می گوید همان عباس خودش را می خواهد. از طرفی پدر ترگل نیز که سال ها در پی ترگل بوده او را پیدا می کند. مرجان که شاهد زندگی ترگل بوده و علاقه ی خاطره را به پدرش می بیند او را ترک می کند و به خارج می رود.


گل یخ در ۱۹ اسفند 1382 بر روی پرده سینما رفت و در ۵۶ روز نمایش ۱۶۳ میلیون فروش کرد. این فیلم مضمونی شبیه فیلم سلطان قلب‌ها ساخته محمدعلی فردین در سال ۱۳۴۷ دارد.


  • محسن گرگانی
  • ۱
  • ۰

طراحی و نقاشی

در این پست کتاب های مربوط به طراحی و نقاشی را برای شما عزیزان قرار داده ایم.


لیست کتاب های فارسی


اصول اولیه طراحی

طراحی و نقاشی از چهره

طراحی از بنا ها با مداد

لیست کتاب های انگلیسی

learn how to draw


  • محسن گرگانی
  • ۱
  • ۰
  • محسن گرگانی
  • ۱
  • ۰

آموزش کارگاهی فیلمنامه نویسی

  • محسن گرگانی