از لفور چه میدانیم؟
لفور بخشی از تاریخ ناشناخته ایران است.
تاریخ لفور در کشور به روایت مورخان طبرستان به پیش از آریاییها میرسد.
لفور در حاکمیت اعراب دستخوش آشفتگیهای بسیار شد و مردم این سرزمین در حاکمیت اعراب از خانه و کاشانه خود آواره و پراکنده شدهاند و این صحرای سر سبز انسانی مدتها از سکونت آدمی تهی شده است. مردم این سرزمین با اجبار به مناطق مختلف کشور کوچ داده شدند و مازیار حاکم وقت نیز به نحو مرموزی به مرگ محکوم شده است.
با گذشت زمان اقوام جدیدی در لفور گردهم آمدند و لفور کنونی را پایهریزی کردند تا لفورستان به کلی از تاریخ این کشور فراموش نشود. مردم لفور با دامداری و کشاورزی سنتی امور معیشتی خود را اداره میکنند. این مردم در دورههای مختلف به وفا و صمیمیت شهرت داشتند و همچنان زندگی به مثابه فطرت و طبیعت انسانی را دنبال میکنند.
مردم لفور در طول تاریخ علاقه وافری به دین داشتند و در مقطعی از تاریخ از آقا سیدیوسف (درشیعه ده بابل ساکن بوده) که به سید آقا کوچک شهرت داشته دعوت کردند که در امور دینی آنان را رهبری کند و شریعت را به آنان بیاموزد. ایشان با پذیرش و راه انداختن تعلیمات دینی بنای دینی خوبی را در لفور به یادگار گذاشته که این شیوه پس از او نیز ادامه یافته است.
فرزند نامدار ایشان سید عبدالوهاب ادیانی به نشر فرهنگ اسلامی پرداخته و در گردهم آوردن اقوام مختلف نقش مؤثری داشته است. سید بزرگ نفوذ بسیاری در میان مردم داشته و آنان کرامات بسیاری از ایشان نقل کردند که خود نشان از طی منازل روحانی سید بزرگ داشته است.
نفوذ روحانی ایشان در میان مردم موجب شد که به سید قدسی شهرت یابند. شاید راز این نفوذ آن بود که ایشان بهرهای از عرفان قدسی داشته است.
سید آقا کوچک و سید عبدالوهاب در نوسازی لفور نقش اساسی داشتهاند. این نقش به بنیانهای فکری و علمی و دینی مربوط میشود که امروزه تأثیر عملی خود را نشان داده است. تا جایی که لفور امروز به قطب علمی و فرهنگی و حتی فکری استان مازندران تبدیل شده است.
با وجود این لازم است لفور را دوباره بشناسیم و بدانیم که لفورستان جدید با فرهنگ ناب اسلامی و بدور از جریانهای سیاسی پیوند یافته است.
نویسنده : سید یونس ادیانی
منبع :http://www.adyani.ir