متن زیر نوشته آقای مصطفی فعله گری در هفته نامه پنجره شماره 210 می باشد .
بازی بردگان بورژوازی
قلیان... فوتبال... سیگار... چیپس... ناسزا... قرمز... آبی... همهجا قلیانسرا... همهجا سیگار... همهجا زمین فوتبال... همهجا ناسزاگویی فوتبالزدهها به همدیگر... مجریهای تلویزیونی ایرانِ فردوسی و ابنسینا و مولوی، هر بحثی را به زمین و پاهای ضربهزننده فوتبالیستها پیوند میزنند: کشاورزی، انرژی هستهای، هنر سینما، صنعت خودرو، کارآفرینی و اگر بتوانند آیین و مذهب را، روانه مثالهای فوتبالی میکنند. همهجا، زد و خورد فوتبالی. همهجا شکست یا پیروزی و استقلال یا وابستگی تیمی فوتبالزدهها.
بردگان مدرن، هوادار میخواهند. بردگان پول، پول و پول. بردگان بورژوازی سده نوزدهم مسیحی، سالخورده و جوان، در زمین فوتبالی به گستردگی جهانی پر از آز و نیرنگ، اخلاقگریزی و فرهنگستیزی، میدوند و عرق میریزند تا توپ ناسزاهای زنندهشان را در چارچوب دروازه هستی بردگان رویاروی خویش فروبکوبند.
انیمیشنهای ایرانی هم پر از حرافیهای فوتبالی. در دورترین شهرهای ایران، استادیوم فوتبال. در شهرهای بزرگ اما، جای خالی کتابفروشی و کتابخانه و خانههای دانش، هنر و فرهنگ. جای خالی کتاب را قلیان و سیگار پر کرده است. جای خالی خانههای دانش و ادبیات و اندیشهورزی را قلیانخانهها، فوتبالکدهها و پهنه خودنمایی و تندخویی فوتبالی و افسردگی قلیانیـسیگاری پر میکند. همهجا، گریه فوتبالیستهای شکستخورده، ستیز خانوادهها با همدیگر، بر سر هواخواهی از بردگان پول و داراییهای بادآورده. قرمز و آبی و سیاه و صورتی و بنفش و سفید. همهجا کتابفروشیهای بیدرآمد. همهجا دهانهای کفکرده فوتبالزدهها. خانوادههای بیکتاب، ثروتهای فوتبالی بیحساب، سکته فرهنگ و سکته اخلاق. فرهنگسراهای بیچشم و چراغ. عشق سیگار و عشق فوتبال و عشق خودروهای میلیاردی، نوشیدن جامهای پیاپی جهانی، لبریز از خون داغ. همهجا خون بردگان رومی. همهجا خون بازیکنان میدان جنگهای گلادیاتوری. همهجا فوتبال و قلیان و سیگار. برزیل و بولیوی و یونان. شورش کارگران و بیکاران. کار و عدالت و نان. بودجههای میلیاردی، در جیب مافیای بردهفروشان. همهجا، توپ گرد و نیزه و دشنام. شمارگان ترسناک سیگار، در برابر نوجوانان. خستگی خرد، دلمردگی ورزش، مرگ تختی جهانپهلوان. مبلغان شهوت دلار و مارک و تومان. همهجا قلیان و بیکارگی و تحمیق. دود سیگار و پیراهن این تیم و مدلهای موی بر سر بردگان. کتاب و اندیشه و تئاتر و هنر و دانش همگانی، فراموشان. پاینده باد بودجههای هنگفت یک جنگ بیامان. همهجا ناله و آه نوباوگان، در میانه دود و قلقل قلیان. کوچ نخبگان و گوشهنشینی فرزانگان. جان برای فوتبال و جان فدای قلیان. مدیران شیفته فوتبال و مسئولان حذف قلیان. تیر هشدار آرش، شکسته در پرسش تلخ کمان. قحطی زورخانهها و فریدون و سام و نریمان. خوش باد جیب تیمهای رنگ به رنگ بردگان. پر باد از پیر و جوان، خانههای آموزش فوتبال و کشیدن قلیان. تیراژ کتابها، 500 هزار. تیراژ سیگار و قلیان، میلیونی و چند صد هزار. لرزش تن فردوسی و حافظ و نیما، در گور. چشم مخالفان سیگار و فوتبال بردگان، کور!
مصطفی فعلهگری