حرف بزنید.

حرف زدن قدرت است ، لطفا حرف بزنید .

حرف بزنید.

حرف زدن قدرت است ، لطفا حرف بزنید .

  • ۱
  • ۰

درمان شب ادراری

یک دختر ۹ ساله دارم که گاهی اوقات شب ادراری داره ازهمه نظر بهش توجه دارم چه روحی چه جسمی چه عاطفی

ازنظر جسمی هم بدنش سالمه مشکلی نداره
ولی نمیدونم علت این شب ادراری چی میتونه باشه
ازطرفی چون دیگه ۹ سالشه وبزرگ شده نمیدونم برخوردم باید باهاش چطور باشه
خواهش میکنم راهنماییم کنید

………………………………………………………………

شب‌ادراری و بی‌اختیاری ادرار حدود دو درصد دختران تا دوران نوجوانی ادامه می‌یابد. با اینکه شب‌ادراری عموماً نشانه‌ای از یک بیماری نیست، ممکن است موجب شرمندگی کودک شما شده و مقابله با آن می‌تواند برای او دشوار باشد. شما نیز ممکن است به عنوان پدر یا مادر در مورد مقابله با این مشکل احساس سردرگمی کنید.

گام اول
مقدار مایعات دریافتی پیش از خواب کودک را تحت نظر گیرید. شب‌ادراری کودک شما ممکن است ناشی از خواب عمیق و عدم برخواستن برای دفع ادرار باشد.

گام دوم
مقدار مصرف چای، شکلات، قهوه و نوشابه‌های گازدار کودک خود را محدود سازید. مواد خوراکی دارای کافئین می‌توانند موجب تحریک مثانه و شب‌ادراری شوند.

گام سوم
برای کودک خود پاداش در نظر گیرید. این پاداش‌ها می‌توانند باعث شوند او انگیزه‌ی بیشتری برای غلبه بر مشکل خود داشته باشد.

گام چهارم
شب‌ها کودک خود را بیدار کنید تا به دست‌شویی برود، اما در هر شب او را بیش از یک بار بیدار نکنید. در غیر این صورت کودک ممکن است احساس خواب‌آلودگی کند.

گام پنجم
از کودک خود بخواهید طی روز کمتر ادرار خود را دفع کند تا از این طریق به انبساط یافتن عضلات مثانه او کمک شود. به کودک خود بگویید ادرار خود را برای مدت طولانی‌تری نگاه دارد تا کنترل بهتری بر مثانه‌ی خود داشته باشد.

گام ششم
از کودک خود بخواهید تا بیدار شدن با تشک خشک را تصور کند. استفاده از تصویرسازی مثبت ممکن است به توقف شب‌ادراری برخی از کودکان کمک کند.

گام هفتم
با یک پزشک مشورت کنید. پزشک کودک ممکن است برای درمان شب‌ادراری ایمی‌پرامین یا دسموپرسین تجویز کند. ایمی‌پرامین مقدار ادراری که مثانه‌ی کودک می‌تواند در خود نگاه‌ دارد را افزایش می‌دهد. دسموپرسین جهت کاهش تولید ادرار بر سطح یک هورمون تأثیر می‌گذارد.

این مساله خیلی جدی وحاد نیست که بخواهید جدی بگیرینش پس زیاد خودتون را ناراحت نکنید


ﻣﻨﺒﻊ :
http://eitaa.com/joinchat/2774007818C88f6f6d915
   Http://eitaa.com/ravanshenasivmoshaver

  • محسن گرگانی
  • ۰
  • ۰

مناره تا ابد کج!

می گویند حدود ٧٠٠ سال پیش، در اصفهان مسجدی می ساختند. روز قبل از افتتاح مسجد، کارگرها و معماران جمع شده بودند و آخرین خرده کاری ها را انجام می دادند. پیرزنی از آنجا رد می شد وقتی مسجد را دید به یکی از کارگران گفت: فکر کنم یکی از مناره ها کمی کجه!

کارگرها خندیدند. اما معمار که این حرف را شنید، سریع گفت : چوب بیاورید! کارگر بیاورید! چوب را به مناره تکیه بدهید. فشار بدهید. فششششااااررر...!!!

و مدام از پیرزن می پرسید: مادر، درست شد؟!!

مدتی طول کشید تا پیرزن گفت: بله! درست شد!!! تشکر کرد و دعایی کرد و رفت...

کارگرها حکمت این کار بیهوده و فشار دادن مناره را پرسیدند؟!

معمار گفت : اگر این پیرزن، راجع به کج بودن این مناره با دیگران صحبت می کرد و شایعه پا می گرفت، این مناره تا ابد کج می ماند و دیگر نمیتوانستیم اثرات منفی این شایعه را پاک کنیم. این است که من گفتم در همین ابتدا جلوی آن را بگیرم!

ﻣﻨﺒﻊ :
http://eitaa.com/joinchat/2774007818C88f6f6d915
   Http://eitaa.com/ravanshenasivmoshaver

  • محسن گرگانی
  • ۰
  • ۰

پسر هفده ساله


خانم
متاهل
42ساله
پسر17ساله ای دارم که عاشق دین و وطن بود. از وقتی وارد دبیرستان شد اول نسبت به نماز سست شد اما روزه هاشو می گرفت. از تابستان گذشته نمازشو ترک کرد. یک هفته به ماه رمضان هم اعلام کرد دیگه نمیخواد روزه بگیره. اول امتحانات را بهونه کرد اما حالا علنا میگه نمیخواد روزه بگیره، حتی بیرون از خونه ودر ملا عام روزه خواری میکنه. به شدت دین زده شده و از ایران بیزاره، مدام موسیقی حرام گوش میده. نسبت به درس بیخیال شده با اینکه تا دوسال قبل درسش عالی بوده . هیچ مشاوری را قبول نداره و اصلا از هیچکدام از اعضای خانواده حرف شنوی نداره... موهاش را خیلی جلف کوتاه میکنه ... من چه رفتاری باهاش داشته باشم؟😞

………………………………………………………………

این امر برای تعداد کثیری از جوان ها اتفاق می افتد ولی از آنجایی که سن پسر شما هنوز بالانرفته جای امید هست برای تغییر  شما اول باید توجه کنید که اصلا از راه خشونت وارد نشوید . بهترین کار برای این که به حرف شما فقط گوش کند این است برای اوجایزه تعیین کنیدمثلا بگوید اگر امروز۱۰ دقیقه به حرف های من گوش کردی من یه جایزه بهت میدم . هرچند که جایزه ارزش مالی نداشته باشه ولی حتما بهش بدهید .
خب شما اول باید ریشه این مشکل را پیدا کنید که چی بوده یا مثلا:رفیق ناباب ،فضای مجای ،باز شدن ذهن به خاطر بعضی از واقعیت ها و گذشت زمان و... .
اون ریشه را به آرامی باید سوزاند با کار کردن روی ذهن پسرتان با استفاده از روش زیر،که این امر خیلی مهم است✅.
امابه طور کل اعتقادات شکل گرفته در ذهن از چهار منبع نشات میگیرد:

1:تکرار. زمانی‌که یک عقیده تکرار می‌شود و با ارائه گزیده‌ای از واقعیت‌ها پشتیبانی می‌شود افراد مدام در حال دیدن و شنیدن آن هستند. این امر باعث تقویت اعتقاد آن‌ها می‌شود. مفهوم کلی تبلیغات بر اساس همین روش استوار است.

2:ایجاد وابستگی :چه عاطفی وچه غیر عاطفی. مثل کارمندی که برای  نگه داشتن شغلش دست به یک اعتقاد جدید میزند.

3:امنیت: معمولا وقتی زندگی یک فرد یا خانواده‌اش به‌خطر می‌افتد، به‌هر عقیده و اعتقادی که باعث شود در همان لحظه احساس امنیت بیشتری بکند دست میزند.این موضوع را در نظر داشته باشید که تلفن همراه برای خیلی از انسانها امنیت ایجاد میکندو... .

4:هویت. ازقوی‌ترین اعتقادات آن‌هایی هستند که افراد با استفاده از آن‌ها خودشان و جایگاه‌شان یک اعتقاد را در ذهن دیگران قفل میکنندمثلا :فلان بازیگر یا خیلی از کسانی که جایگاه اجتماعی بالایی دارند.

شما باید این جمله"فشار باعث مقاومت می شود" همه در نظر بگیرید.💯

👈وقتی در برابر اعتقادات یک نفر از خودتان مخالفت نشان دهید و آن‌ها را سرکوب کنید، مقاومت فرد بیشتر می‌شود. پس، به‌جای این کار به‌وی نشان دهید که اعتقادات‌اش چگونه از نقطه نظرات شما حمایت می‌کند. برای رسیدن به این خواسته باید سه مرحله را طی کنید:
1-اعتقادات‌شان را تأیید کنید:وقتی به طرف مقابل نشان دهید که اعتقادات وی را درک می‌کنید و قبول دارید که درست هستند، به او یک حس آرامش دست می‌دهد. به‌ویژه اگر انتظار آن فرد در ابتدا، مخالفت و حمله شما به عقایدش باشد.

2-ارتباطات را ضعیف کنید: به فرد موردنظرتان نشان دهید که منطق موجود در ارتباط بین اعتقادات او و نظری که می‌خواهید تغییرش دهید چه نقطه ضعف‌هایی دارد. بهترین راه برای انجام این مرحله طرح پرسش‌های گوناگون است و اثربخشی آن از اظهارنظر بیشتر است. زیرا وقتی از طرف مقابل سوال می‌کنید وی به کانون توجه تبدیل می‌شود، در حالی‌که اظهارنظر شما بیشتر حکم حمله به اعتقادات او را دارد.

3-ارتباط دوباره بین اعتقادات برقرار سازید: به وی نشان دهید که چگونه اعتقادات او به‌صورت ذاتی و طبیعی منجر به نتایج و عقاید متفاوتی نسبت به آن‌چه که از قبل داشته می‌شود. در واقع، شما اصلا تلاش نمی‌کنید تا اعتقادات فرد را تغییر دهید، بلکه به او نشان می‌دهید چگونه یک نتیجه‌گیری متفاوت موجب می‌شود اعتقادات وی بازتاب بهتری داشته باشد.

ﻣﻨﺒﻊ :
http://eitaa.com/joinchat/2774007818C88f6f6d915
   Http://eitaa.com/ravanshenasivmoshaver



  • محسن گرگانی
  • ۰
  • ۰

فرق مدیر و مهندس

#فرق_مدیر_و_مهندس

مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید :

ببخشید آقا ؛ من قرار مهمی دارم ، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟

مرد روی زمین : بله، شما در ارتفاع حدودا ۶ متری در طول جغرافیایی « ۱٨'۲۴ﹾ ۸۷ » و عرض  جغرافیایی «۴۱'۲۱ﹾ ۳۷» هستید.

مرد بالن سوار : شما باید مهندس باشید .

مرد روی زمین : بله ، از کجا فهمیدید ؟؟

مرد بالن سوار : چون اطلاعاتی که شما به من دادید اگر چه کاملاً دقیق بود به درد من نمی خورد و من هنوز نمی دانم کجا هستم و به موقع به قرارم می رسم یا نه ؟

مرد روی زمین : شما باید مدیر باشید .

مرد بالن سوار : بله ، از کجا فهمیدید ؟؟؟

مرد روی زمین : چون شما نمی دانید کجا هستید و به کجا می خواهید بروید . قولی داده اید و نمی دانید چگونه به آن عمل کنید و انتظار دارید مسئولیت آن را دیگران بپذیرند . اطلاعات دقیق هم به دردتان نمیخورد !


ﻣﻨﺒﻊ :
http://eitaa.com/joinchat/2774007818C88f6f6d915
   Http://eitaa.com/ravanshenasivmoshaver


  • محسن گرگانی
  • ۰
  • ۰

شیرینی فروش

#شیرینی_فروش

در اوزاکا، شیرینی‌سرای بسیار مشهوری بود. شهرت او به خاطر شیرینی‌های خوشمزه‌ای بود که می‌پخت. مشتری‌های بسیار ثروتمندی به این مغازه می‌آمدند، چون قیمت شیرینی‌ها بسیار گران بود. صاحب فروشگاه همیشه در همان عقب مغازه بود و هیچ وقت برای خوش‌آمد مشتری‌ها به این طرف نمی‌آمد. مهم نبود که مشتری چقدر ثروتمند است. یک روز مرد فقیری با لباس‌های مندرس و موهای ژولیده وارد فروشگاه شد و عمداً نزدیک پیش‌خوان آمد. قبل از آن‌که مرد فقیر به پیشخوان برسد، صاحب فروشگاه از پشت مغازه بیرون پرید و فروشندگان را به کناری کشید و با تواضع فراوان به آن مرد فقیر خوش‌آمد گفت و با صبوری تمام منتظر شد تا آن مرد جیب‌هایش را بگردد تا پولی برای یک تکه شیرینی بیابد! صاحب فروشگاه خیلی مؤدبانه شیرینی را در دست‌های مرد فقیر قرار داد و هنگامی که او فروشگاه را ترک می‌کرد، صاحب فروشگاه همچنان تعظیم می‌کرد.وقتی مشتری فقیر رفت، فروشندگان نتوانستند مقاومت کنند و پرسیدند که در حالی که برای مشتری‌های ثروتمند از جای خود بلند نمی‌شوید، چرا برای مردی فقیر شخصاً به خدمت حاضر شدید.صاحب مغازه در پاسخ گفت: مرد فقیر همه‌ی پولی را که داشت برای یک تکه شیرینی داد و واقعاً به ما افتخار داد. این شیرینی برای او واقعاً لذیذ بود. شیرینی ما به نظر ثروتمندان خوب است، اما نه آنقدر که برای مرد فقیر، خوب و باارزش است.


ﻣﻨﺒﻊ :
http://eitaa.com/joinchat/2774007818C88f6f6d915
   Http://eitaa.com/ravanshenasivmoshaver

  • محسن گرگانی
  • ۰
  • ۰


❇خانوم
❇️متاهل

❇️مشکل :چندسالی هست به انتخاب خودم چادری شدم وچادرم راخیلی دوست دارم،همه فکرمیکردن من هوایی شدم یااینکه همسرم خواسته که چادر سرکنم،زمانی که چادری شدم یک ماه بعد نامزدکردم،اما مشکلی که دارم اینه که بدون آرایش نمیتونم بیرون برم،باهمسرم که صحبت میکنم ایشون میگن که اصلا نیازی به آرایش ندارم اما وقتی بیرون میریم فقط ازم تعریف میکنن،مثلاچقدرخوشگل شدی...،البته منزل هم هفته ای یک یادوبار آرایش میکنم،دوست دارم بدون آرایش بیرون ازخونه برم اما ازاینکه چهرم بدبشه وزود رنگوروم بپره می ترسم،ومهمتر همسرم هست که اعتماد بنفس اینکه بدون آرایش باهاش بیرون برم راندارم،خواهش میکنم راهنماییم کنید که چگونه اعتماد به نفس خودم را بالا ببرم.😑


…………………………………………………


مشکل شما به علت عدم وجودکافی اعتماد به نفس می باشد چرا که قبلا از آرایش استفاده میکردید الان بخواهید یک بارگی آرایش را کنار بگذارید باعث از بین رفتن اعتماد به نفس شما خواهد شد ولی با راهکاری هایی که ارائه خواهد شد ان شاءالله این مشکل حل خواهد شد:

1⃣به خدا توکل کنید
مطمئن باشید اگر توکل خود را به خالق متعال بیشتر کنید، قطعا احساس درونی بهتری خواهید داشت و تکیه گاه مطمئنی را دارید که در تمام لحظات و اتفاقات یاور شما خواهد بود.👌
2⃣از آینه دوری کنید
وقتی خانم ها زمان زیادی را صرف ظاهر خود می کنند و به چیزهای دیگر رسیدگی نمی کنند، کمتر خوشحال هستند. ما نمی گوییم به ظاهرتان اهمیت ندهید. ولی افراط در رسیدن به ظاهرتان، حواس شما را از جنبه های دیگر زندگی پرت می کند.👌
3⃣تجربه های جدیدی را در زندگی امتحان کنید
هر چیز جدید و نوینی را امتحان کنید در کلاسی که در زمینه آن آشنایی چندانی ندارید، شرکت کنید.امتحان و آزمایش توانایی ها و قابلیت ها در حیطه ای جدید، راهی شگفت انگیز برای آموختن اعتماد و اتکا بر خویش است. 👌
4⃣در انجام کارهایتان پافشاری کنید
زمانی که در میدان چالشی جدید قرار می گیرید مقاومت به خرج دهید. اعتماد به نفس واقعی از این اعتماد ناشی می شود که شما می توانید با اتکا بر توان خویش و بدون در نظر گرفتن نتیجه کار با سعی و تلاش عملی را انجام دهید و با جسارت تمام آن را به پایان رسانید. 👌
5⃣از انسان های موفق کمک بخواهید
آیا شخص قابل اعتمادی را می شناسید که بتواند یکی پس از دیگری مسئولیت کارهای جدید و همراه با ریسک را عهده دار شود؟ ببینید که او چطور این کار را انجام می دهد! به خود جرئت دهید و با این گونه افراد ملاقات کنید و دریابید که چطور آنها مسئولیت های خطیر را برعهده می گیرند. 👌
6⃣کیف پول خود را مرتب و تمیز کنید
هر هفته زمانی را صرف تمیز کردن کیف پول خود کنید. رسیدها، کارت ویزیت ها و تکه کاغذها را دور بیندازید. مرتب کردن و مدیریت کردن چیزهای کوچک و مهم می تواند به شما کمک کند که احساس کنید کنترل زندگی خود را در دست دارید.👌
7⃣وقتی با خانم های همکار یا اطرافیان خود حرف می زنید، در چشم او نگاه کنید. این کار عادت افرادی با اعتماد به نفس بسیار بالاست. اگر طرفتان متوجه عدم اعتماد به نفس در شما نشود، شما هم متوجه آن نخواهید شد.👌
✅چند نکته کلیدی که باید حتما انجام بدید:
1⃣بعد از موفقیت به خودتان نگویید که شانسی بوده اعتراف کنید که توی کارهاتون عالی هستید.
2⃣همه مرم سرشون به کارخودشون هست وکسی زیاد توجه به دیگری نمیکند ؛ازدوستانی ذهنشان از افکار منفی پر است کناره گیری کنید.
3⃣اگرشما توجه دیگران را به نقص خود جلب نکنید آنها متوجه نقص شما نخواهند .
4⃣همه مردم انسان صد درصد کاملی نیستند ونقص دارند .
5⃣شما باید همیشه نظر خودتان را بدهید وکار به نظرات دیگران نداشته باشید؛چراکه تنها نظر شخصی شماست که به شما شخصیت میدهد.
6⃣سریع بایک نظر موافقت نکنید ،آگاه باشد هیچ موقعه دیگران درک نمی کنند چه چیزی به درد شما میخورد وبه صلاح شماست

👈شاید فکر کنید که بعضی از این موارد ارتباطی با موضوع شما نداشته باشد ولی یقین کنید که با روش بالا میتوانید اعتماد به نفس خود را بالا ببرید و خود را خلاص کنید.


ﻣﻨﺒﻊ :
http://eitaa.com/joinchat/2774007818C88f6f6d915
   Http://eitaa.com/ravanshenasivmoshaver

  • محسن گرگانی
  • ۱
  • ۰

لبنان و فلسطین، لاناقتی فیها و لا جملی... یا مساله‌ی لبنان و فلسطین به ما چه دخلی دارد؟!

(این متنِ صحبتی است. از رضا امیر خانی که در آبان 84 در اجلاس نویسنده‌گانِ خاورمیانه به دعوتِ انجمنِ ادیبانِ ترکیه، در آنکارا، سالنِ اجتماعاتِ شهرداریِ چانکایا، ارائه شد)

  • محسن گرگانی
  • ۱
  • ۰

در این پست فیلمنامه و مشخصات فیلم گاو خشمگین ساخته مارتین اسکورسیزی را قرار داده ایم .

لینک دانلود فیلمنامه گاو خشمگین


داستان
جیک لوموتا «رابرت دنیرو» بوکسور میان وزن قهرمان نیویورکی هست که از سال 1941  کم کم وارد دنیای حرفه ای بوکس می شود تا اواسط دهه 60 که سقوط کرده و دیگر هیچ نشانی از قهرمانی در زندگی اش به چشم نمی خورد. در این بین زندگی شخصی و رابطه اش با برادر و همسرش جوی لوموتا «جو پشی» و ویکی «کتی موریارتی» نیز در طول این سالها آبستن حوادث بسیاری هست.

مدت زمان       129 دقیقه

کارگردان            مارتین اسکورسیزی
تهیه‌کننده          رابرت چارتوف-ایروین وینکلر
نویسنده            پل شرادر-ماردیک مارتین
بازیگران              رابرت دنیرو-کتی موریارتی-جو پشی-فرانک وینسنت

  • محسن گرگانی
  • ۱
  • ۰

  از لفور چه می‌دانیم؟

لفور بخشی از تاریخ ناشناخته ایران است.


     تاریخ لفور در کشور به روایت مورخان طبرستان به پیش از آریایی‌ها می‌رسد.
     لفور در حاکمیت اعراب دستخوش آشفتگی‌های بسیار شد و مردم این سرزمین در حاکمیت اعراب از خانه و کاشانه خود آواره و پراکنده شده‌اند و این صحرای سر سبز انسانی مدت‌ها از سکونت آدمی تهی شده است. مردم این سرزمین با اجبار به مناطق مختلف کشور کوچ داده شدند و مازیار حاکم وقت نیز به نحو مرموزی به مرگ محکوم شده است.
     با گذشت زمان اقوام جدیدی در لفور گردهم آمدند و لفور کنونی را پایه‌ریزی کردند تا لفورستان به کلی از تاریخ این کشور فراموش نشود. مردم لفور با دام‌داری و کشاورزی سنتی امور معیشتی خود را اداره می‌کنند. این مردم در دوره‌های مختلف به وفا و صمیمیت شهرت داشتند و همچنان زندگی به مثابه فطرت و طبیعت انسانی را دنبال می‌کنند.
     مردم لفور در طول تاریخ علاقه وافری به دین داشتند و در مقطعی از تاریخ از آقا سیدیوسف (درشیعه ده بابل ساکن بوده) که به سید آقا کوچک شهرت داشته دعوت کردند که در امور دینی آنان را رهبری کند و شریعت را به آنان بیاموزد. ایشان با پذیرش  و راه انداختن تعلیمات دینی بنای دینی خوبی را در لفور به یادگار گذاشته که این شیوه پس از او نیز ادامه یافته است.
     فرزند نامدار ایشان سید عبدالوهاب ادیانی به نشر فرهنگ اسلامی پرداخته و در گردهم آوردن اقوام مختلف نقش مؤثری داشته است. سید بزرگ نفوذ بسیاری در میان مردم داشته و آنان کرامات بسیاری از ایشان نقل کردند که خود نشان از طی منازل روحانی سید بزرگ داشته است.
     نفوذ روحانی ایشان در میان مردم موجب شد که به سید قدسی شهرت یابند. شاید راز این نفوذ آن بود که ایشان بهره‌ای از عرفان قدسی داشته است.
     سید آقا کوچک و سید عبدالوهاب در نوسازی لفور نقش اساسی داشته‌اند. این نقش به بنیان‌های فکری و علمی و دینی مربوط می‌شود که امروزه تأثیر عملی خود را نشان داده است. تا جایی که لفور امروز به قطب علمی و فرهنگی و حتی فکری استان مازندران تبدیل شده است.
     با وجود این لازم است لفور را دوباره بشناسیم و بدانیم که لفورستان جدید با فرهنگ ناب اسلامی و بدور از جریان‌های سیاسی پیوند یافته است.

نویسنده : سید یونس ادیانی

منبع :http://www.adyani.ir

  • محسن گرگانی
  • ۱
  • ۰

گفت وگوی «حسن عباسی» با مجله ی دنیای تصویر در مورد مافیا، کاپیتالیسم و «پدرخوانده»


* ساخت قسمت نخست «پدرخوانده» در اوایل دهه ۱۹۷۰ متأثر از چه شرایطی بود؟
یعنی آیا ساخت این فیلم یک تخیل صرف نسبت به پدید‌های بی‌زمان و بی‌مکان بود یا عوامل محیطی – اجتماعی در آن مؤثر بود؟

- فیلم «پدرخوانده»، در شرایطی ساخته شد که چهره‌ مافیا در عرصه افکار عمومی‌آمریکا به مرور از پشت نقاب خارج می‌شد. یکی از مافیاهای شناخته شده آمریکا در این مبحث، همان شاخه «لاکوزانوسترا» مافیای ایتالیاست. همان «لاکوزا نوسترا»، که به مرور در همه کشورهای لیبرال، شاخه مستقل یافت و از فرانسه تا کره جنوبی و از ژاپن تا تایوان بسط پیدا کرد. برای نمونه در ژاپن،با نام «یاکوزا» شناخته شد و پس از فیلم «پدرخوانده»، فیلم سینمایی معروف «یاکوزا» نیز ساخته شد. در ادبیات سیاسی – اجتماعی آمریکا، مافیا «یاکوزا نوسترا، به «سندیکای جنایت» معروف است.

* نسبت آمریکا با مافیا که اصالتاً پدیدهای ایتالیایی و لاتین است چگونه رقم خورد؟ آیا برای آن می‌توان تاریخ مشخصی را متصور بود؟
- بله! ورود ایتالیایی‌ها اهل سیسیل به آمریکا در قرن نوزدهم، سرآغاز انتقال برخی قبیله‌‌های سیسیلی به آمریکا بود. ایتالیایی‌های کاتولیک در سیسیل، نظام قبیله‌ای و تبارگرا را به عنوان مؤلفه‌ بقاء اجتماعی خود در انتقال از عصر فئودالیسم به عصر کاپیتالیسم حفظ نمودند. مافیای سیسیل حاصل توجه به این مؤلفه بود. ارزش قدرت اجتماعی خانواده پدرسالار، که در نسبت با قدرت سیاسی – اجتماعی مرکزی، یعنی دولت، از اولویت جدی برای مردم سیسیل برخوردار بود، به مرور در فرهنگ آنان نهادینه شد. قرن نوزدهم، قرن قدرت‌گیری دولت ملی مدرن مبتنی بر ناسیونالیسم در جوامع غربی بود و این پدیده نو با معارضان گستردهای در جوامع کاتولیک،ارتدوکس و پروتستان مواجه بود.
در ایتالیا، مافیا ارزش‌های قدرت اجتماعی خانواده پدرسالار را به قدرت دولت مقدم می‌شمرد، و در روسیه آن زمان، جریان آنارشیست‌ها که یک سر آن به تولستوی می‌رسید، نفی دولت را در نسبت با نهادهای شبه فئودالی، جستجو می‌کردند. در دهه ۱۹۲۰ آمریکا که به رکود عظیم اقتصادی منتج شد، همگرایی خانوادگی و واگرایی از دولت، در اداره حوزه فردی و عمومی‌خود، به اوج رسید. در چنین شرایطی، شکل‌گیری خانواده‌های جرم و جنایت، طبیعی به نظر می‌رسد. مظهر گنگستریسم این دوره، «آل کاپون» است. وی و گروه تحت امر او، قاچاق مشروبات الکلی را در دهه ۳۰-۱۹۲۰ با استفاده از ضعف دولت فدرال آمریکا، به تجارت پرسود خود تبدیل کرده و موانع موجود بر سر راه خود را با خشونت و ترور برمی‌چینند.
چهره شاخص تاریخ مافیای آمریکا در این دوره «لوکی لوسیانو» است. لوسیانو در ۱۹۲۶ به اتهام تقلب در امور مالیاتی دستگیر و زندانی شد. اما سرویس اطلاعاتی نیروی دریایی آمریکا به او نزدیک شد و در مقابل ایجاد شرایط زندان مناسب‌تر برای او، از توان و نفوذ و نیروهای لوسیانو، در کنترل سندیکاهای کارگری کارکنان بنادر راستای سیاست‌های دولت آمریکا، استفاده کرد. در آن دوران، نفوذ روانی کمونیسم در محیط‌های کارگری آمریکا از یک سو و تأثیر جنبش فاشیستی ایتالیا، بر کارگران ایتالیایی شاغل در بنادر آمریکا، که به نحو تأثیرگذاری،‌ در قالب اعتراض و اعتصاب، به فلج اقتصادی آمریکا در واردات و صادرات دریایی نزدیک شده بودند، از سوی دیگر، دولت آمریکا را به چاره‌جویی واداشت. مافیای آمریکا، به سرکردگی لوسیانو، نقش مهمی‌را در این عرصه ایفا کرد. لوسیانو به مدت بیست سال، از سال ۱۹۲۶ تا ۱۹۴۶ در یک زندان راحت، دوره محکومیت خود را گذرانده و همکاری‌های سیاسی – امنیتی عظیمی‌با دستگاه‌های امنیتی آمریکا انجام داد و عملاً مافیای آمریکا را در خدمت دولت فدرال درآورد. در ۱۹۴۶ به دلیل این همکاری‌ها، محکومیت او بخشیده شد و از آمریکا به ایتالیا تبعیدگردید. او تا سال ۱۹۶۲ که در ناپل ایتالیا مرد، شبکه گسترده‌ قاچاق مواد مخدر در ایتالیا و شمال مدیترانه را اداره می‌کرد. مهم‌ترین خدمت مافیا در سیاست خارجی به آمریکا، در طول جنگ دوم جهانی بود. لوسیانو، از زندان، از طریق مأموران سازمان سیا که ‌آن زمان سازمان OSS نامیده می‌شد، معاون خود «ویتو ژنووز» را به سیسیل اعزام کرد و او با همکاری رئیس مافیای سیسیل یعنی «دون کالوژ روسینی» ضمن گردآوری اطلاعات از نیروهای موسولینی و هیتلر، با جذب تجهیز اعضای مافیا در سیسیل و ایتالیا، زمینه را برای پیاده شدن نیروهای چترباز و تفنگداران دریایی آمریکا در سیسیل و ایتالیا مساعد کردند. در ژوئیه ۱۹۴۳ نیروهای آمریکا درسیسیل پیاده شدند و تانک‌ها و هواپیماهای آمریکایی، کنار ستاره پنج پر نقش بسته بر روی خود، از حرف انگلیسی «ال» به رنگ سیاه در متن زردرنگ بدنه استفاده می‌کردند که از حرف ابتدای نام لوسیانو گرفته شده بود و به مردم سیسیل و جنوب ایتالیا اطمینان می‌داد که از همکاری لوسیانو برخور دارند.

مافیای آمریکا در دهه ۱۹۶۰ شرایط داخلی و خارجی ویژه‌ای را می‌گذراند و مردم آمریکا از آن بیشتر می‌شنیدند. برای نمونه در عصر جان اف. کندی رئیس جمهور مقتول آمریکا در دهه ۱۹۶۰ در مطبوعات، نام مثلث جان اف. کندی، فرانک سیناترا - خواننده و هنرپیشه‌ معروف آمریکایی – وجیانکانا، حول زندی به نام «جودیت ایکسنر» را برملا کردند. جودیت ایکسز رفیقه مشترک کندی، سیناترا و جیانکانا بود. این رابطه به قبل از آغاز ریاست جمهوری کندی برمی‌گشت. ضلع سوم این مثلث، مسئله‌ساز شد: جیانکانا.
او که یک گنگستر شیکاگویی بود، بخشی از مافیا را در آمریکا مدیریت می‌کرد که شبکه قمارخانه‌ها، روسپی‌خانه‌های کوبا و فلوریدا را با کمک «سانتو ترافیکانت» رئیس کوزانوسترای کوبا، تحت کنترل خود داشتند. آن‌ها از انقلاب کوبا صدمه دیده بودند و لذا به همکاری با سازمان سیا برای ترور فیدل کاسترو پرداختند که علی‌رغم یازده بار اقدام به ترور کاسترو از سوی سیا و مافیای آمریکا به مدیریت جیانکانا، این اقدامات ناموفق بودند.

قضایای مثلث کندی، سیناترا، جیانکانا، حول رفیقه فاسد مشترکی به نام ایکسز، تا پس از ترور کندی ادامه داشت. سیناترا، هنرپیشیه زن – باره و قماربازی بود که به این روابط و مناسبات شهره بود. حتی ثریا همسر شاه ایران پس از طلاق از محمدرضا پهلوی، مدتی رفیقه سیناترا بود. اما برای افکار عمومی‌آمریکا، که به ویژه پس از ترور کندی، با او همنوایی داشت، وجود یک چهره مافیایی مانند جیانکانا، به علامت سؤال بدل شده بود. پرسش این بود: آیا مافیا و به ویژه جیانکانا، از طریق رفیقه مشترک خود با کندی، یعنی ایکسز، شخص رئیس جمهور آمریکا را در چنگ خود داشته‌اند و به سیاست‌های کشور آمریکا جهت می‌داده‌اند؟ این پرسش هفت سال تحقیق را در سنای آمریکا در پی داشت و در واسط دسامبر ۱۹۷۵ گزارش آن توسط سناتور چرچ منتشر شد که به «گزارش چرچ» مشهور گردید. سروصدا به ویژه از سوی نیویورک تایمز بالا گرفت و آن زن یعنی ایکسزکه در آن زمان ۴۱ ساله بود مجبور به برگزاری یک کنفرانس مطبوعاتی شد و روابط پشت پرده خود با کندی و مافیا را برملا کرد. او اذعان کرد که در ۲۶ سالگی از طریق یک دلال محبت یعنی سیناترا به کندی معرفی شده و همان زمان سیناترا او را در یک مهمانی شبانه در «میامی‌بیچ» به جیانکانا معرفی کرده است. او در کنفرانس اذعان نمود که رابطه مشترک او با کندی و جیانکانا، سال‌ها ادامه داشته است. مردم آمریکا از شنیدن اخبار نفوذ مافیا در هیئت حاکمه آمریکا، پرسش‌های گوناگونی را مطرح است.
در سندیکای جرائم سازمان یافته از دید پلیس‌ها در علوم انتظامی، چهار سطح وجود دارد. سطح جرائم سازمان یافته نانو آلیاژی یا جرائم خرد. این سطح را می‌توان از گروه‌های گنگستری خرد انتظار داشت. سطح دوم، سط جرائم سازمان یافته میکرو آلیاژی است. گروه‌های تبهکاری در حد شبکه‌های قاچاق مواد مخدر در این حوزه‌اند. سطح سوم، سطح جرائم سازمان یافته ماکرو آلیاژی است. این سطح نازل مافیاست.
سطح چهارم، سطح جرائم سازمان یافته سوپرآلیاژی است، که این سطح، در واقع سطح کلان مافیاست. اقدامات مافیا دو سطح جرائم کلان و ابرجرائم را با آلیاژ بالای قانون‌گریزی در برمی‌گیرد. واقعه فساد مالی ۳۰۰۰ میلیاردی اخیر در ایران در سطح سوم است.
عمق عمل مافیا و شکل‌گیری جرائم سازمان یافته در هر جامعه‌، بستگی به عمق و ضریف نفوذ سرمایه‌گرایی و سرمایه‌داری در آن جامعه دارد.

* خوب! با مافیا آشنا شدیم و زمینه اجتماعی و تاریخی ساخت فیلم «پدرخوانده» را دیدیم. تاثیر فیلم «پدرخوانده» بر سیاست‌ها در سراسر جهان، در بیش از سه دهه‌ گذشته را چگونه می‌بینید؟ بهتر است بپرسم آیا فیلم «پدرخوانده» در حوزه‌های سیاسی – اجتماعی پس از خود، یک فیلم مولف و تاثیرگذار است؟
- دقیقا از دو زاویه می‌توان مؤلف بودن سینمای «پدرخوانده» را ارزیابی کرد، ابتدا در حوزه‌ قدرت و سیاست.مشهور است که صدام حسین، دیکتاتور معدوم بغداد، بسیار به فیلم «پدرخوانده» علاقه داشته است. لذا الهام‌بخشی سیاسی اجتماعی «پدرخوانده» در سراسر جهان حتی امروز، یکی از مظاهر تالیف اجتماعی آن است. واژه‌ «پدرخوانده» و ایفای نقش شخصیت «دون کورلئونه» با بازی ممتاز «مارلون براندو»، این کارکتر را به یک شخصیت مولف و الهام‌بخش تبدیل نمود. از سوی دیگر، می‌توان از زاویه‌ سرمایه اجتماعی Social capital به آن پرداخت، از دهه‌ ۱۹۶۰ فرسایش سرمایه‌ اجتماعی در کشورهای صنعتی به ویژه در غرب شدت گرفت، به گونه‌ای که از دهه‌ ۱۹۹۰ به این سو مقوله‌ سرمایه‌ اجتماعی به مسئله‌ اساسی اجتماعی آمریکا تبدیل شد. معروف است که گروه‌های گنگستری و همچنین مافیایی، از بالاترین ضریب سرمایه‌ اجتماعی برخوردارند، ارزش‌های درون گروهی که اعضای مافیا به آن پایبند هستند، همواره مورد رشک متخصصان تربیتی است، که چرا ارزش‌های اجتماعی عمومی‌اینگونه میان اعضای جامعه پایبندی ندارند.
شما صحنه‌ مواجهه‌ «رابرت دونیرو» در فیلم مخصصه را با اعضای گروه تبهکاری خود مقایسه کنید با میزان تقلید و پایبندی نیروهای پلیس تحت امر «آل پاچینو» و خانواده‌اش در همان فیلم، لذا در شرایطی که سرمایه‌ اجتماعی، گوهر کمیاب نظام‌های اجتماعی مدرن است، فیلمی‌که ارزش‌های درون‌گروهی در شکل غلیظ آن را نشان می‌دهد به سرعت به الگوی ارادی که از فقدان آن رنج می‌برند تبدیل می‌شود. پس فیلم «پدرخوانده» از این دو حیث در سه دهه‌ اخیر الهام‌بخش است و نقش آن به عنوان یک فیلم مؤلف و تاثیرگذار باقی خواهد ماند.

* این تاثیر در سینما چگونه بوده است؟
- پس از «پدرخوانده۱»، موج آثار گنگستری و مافیایی در سینما و تلویزیون غرب به حرکت درآمد.
در فرانسه، سیمای کنگستری و مافیایی با آثاری که در آن‌ها بازیگرانی همچون «آلن دلون» و «لینو ونتور» ایفای نقش می‌کردند، جایگاه ممتازی یافت. در سرزمین مافیا، یعنی سیسیل، فیلم معروف صد روز در پالرمو که داستان زندگی و مرگ یک سرتیپ ژاندارمری ایتالیا در مواجهه با مایای سیسیل است، یکی از نمونه‌های شخص این حوزه محسوب می‌شود. در ایتالیا، «فرانکو نرو» در سلسله آثاری ایفای نقش کرد که مافیا را در اعماق دستگاه قضایی این کشور ترسیم می‌کرد. فیلم «یاکوزا» اشاره‌ای به سیستم مافیای ژاپن بود. سیل فیلم‌های پلیسی در تلویزیون و سینمای جهان نیز خود واکنشی بود به این موج که از اقبال عمومی‌به موضوعات مافیایی استفاده کرده و نیروهای ضدمافیا را به تصویر درمی‌آورد. نمایش تصفیه حساب‌های درون‌گروهی شبکه‌های مافیایی، سپس مواجهه‌ نیروهای قانون با آن‌ها، مدت‌ها در دهه‌ ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ به دلمشغولی سینماگران تبدیل شد.
اخیرا سریال کره‌ای «میداس» را که درامی‌در حوزه‌ بورس است می‌دیدم. کره‌ای‌ها نیز که از وضع اقتصادی آشفته غرب تاثیر گرفته‌اند، همچون آمریکا که آثاری مانند: «وال‌استریت» (اولیور استون) را عرضه کرده‌اند.
تشریح عرصه و صحنه را در قالب یک سریال صورت داده‌اند. این سریال از دو فیلم تاثیر گرفته است: نسبت به وقایع بورس و سقوط آن، از فیلم دوگانه‌ «وال‌استریت» تاثیر پذیرفته و در حوزه‌ جابه‌جایی قدرت در خانواده، از فیلم «پدرخوانده» در سریال «میداس»، دعوا بر سر جانشینی یکی از شش نفر خواهر و برادر خانواده یکی از اشراف کره، با دپرشان است.

دختر بزرگ، که بورس‌باز مقتدری است وکیل خانواده را به شام دعوت می‌کند، از سرگرمی‌او می‌پرسد و او پاسخ می‌دهد که فیلم‌های قدیمی‌مانند «دکتر ژیواگو» و «پدرخوانده» را می‌بیند. دختر بورس‌باز خوشحال می‌شود و با هم در مورد فیلم «پدرخوانده» صحبت می‌کنند. در تمام سریال، نکات فیلم «پدرخوانده»، رمز، راز و نقشه‌ راه آن‌هاست و آن‌ها با جملات کلیدی «پدرخوانده» با یکدیگر صحبت می‌کنند. در بخشی از سریال، دختر بورس باز می‌گوید: «از صحنه‌ای از فیلم پدرخوانده خوش‌اش می‌آید که جانشین «دون کورلئونه» (مارلون براندو) به عنوان «پدرخوانده»، (آل‌پاچینوست) که هیچ ارتباطی با دنیای مافیا ندارد «مایکل کورلئونه» به خاطر لفظ قلم صحبت کردن با برادرش، می‌شود جانشین «کورلئونه» با سنگ انتقام، فکر کنم پدر من هم پسر دوم خودش را کاندیدا کند، اگر من بخواهم «دون کورلئونه» بشوم، یعنی «پدرخوانده»، فکر می‌کنی چه می‌شود؟ این که یک زن جانشین بشود!؟ آیا می‌توانی در این کار به من کمک کنی؟ تو دیالوگ فیلم «پدرخوانده» را در ذهن پدرم ایجاد کن. جمله‌ می‌خوام کاری کنم که نتونه قبول‌اش نکنه. با این کار منو در ذهن پدر وارد کن.»
از این موارد دیالوگ متعددی در این سریال شنیده می‌شود. پس تاثیر فیلم «پدرخوانده» همچنان در سینما و تلویزیون جهان، یک تاثیر جاری است.

سازنده‌ سریال کره‌ای مطمئن است مخاطب او «پدرخوانده» را می‌شناسد و لذا بر اسلوب آن دیالوگ‌نویسی می‌کند. در واقع، دو دلیل عمده در سینما و تلویزیون، برای اقبال به «پدرخوانده» در تنظیم خط تعلیق سناریو وجود دارد: ابتدا، مقوله‌ بحران جانشینی در یک خانواده‌ ثروت،قدرت، دوم، مقوله‌ همان سرمایه‌ اجتماعی و نمایش پایبندی یا عدم پایبندی به ارزش‌های درون‌گروهی این دو عنصر، موجب شده است که «پدرخوانده» را برای مخاطب امروزی همچنان مورد توجه ساخته است. البته بازی‌های ممتاز، سناریوی محکم و کارگردانی آن نیز عامل مهمی‌محسوب می‌شوند، اما نظر من بیشتر ناظر به محتوی و مضمون است والا عنوان آن یعنی «پدرخوانده» و موسیقی آن هر یک به تنهایی بالاترین قابلیت‌های هنری – رسانه‌‌ای هستند.

* شما «پدرخوانده» را به لحاظ سیاسی یک فیلم درون سیستمی‌می‌بینید، یا در برابر سیستم؟
- اگر منظور شما از سیستم، ناظم آمریکاست، این فیلم نمایش مناسبات و روابط یک خانواده، به مثابه چهره‌های مینیاتوری از نظام کاپیتالیستی و روابط درونی اجزاء آن است. «پدرخوانده‌» ابتدای دهه‌ ۱۹۷۰ با پدرخوانده‌ ۲۰۱۱ میداس در تلویزیون کره یک وجه مشترک ذاتی دارند: ترسیم مناسبات درونی جامعه کاپیتالیستی که در آن مالکیت خصوصی مطرح است و وارثان برای جانشینی در دستیابی به این مالکیت، به یکدیگر چنگ و دندان نشان داده و توطئه می‌چینند. تا سرمایه‌داری هست، فیلم «پدرخوانده» به عنوان یک اثر کلاسیک و یک مانیفست ایدئولوژی کاپیتالیسم، زنده است. لذا وجوه اخلاق کاتولیکی و اسطوره‌های لاتینی فیلم «پدرخوانده» ما را گول نزند. این دکترین اخلاق مافیایی که دوستت را نزدیک و دشمن‌ات را نزدیک‌تر نگهدار، از فلسفه‌ عدم اعتماد به عنوان اصل اساسی مافیا تبعیت می‌کند. این اصل، جزء لاینفک سیستم سرمایه‌گرایی است و از «پدرخوانده» اثری درون‌سیستمی‌ساخته است نه اثری علیه سیستم.

  • محسن گرگانی